وقتی که بدن جولانگاه یک دست میشود،
نمیدانی که این حرکت ناموزن بر روی بدن در جهت ارضای نیازیست یا اغنای کنجکاوی از پس قرنها سکوت!
تمنای خواستن را می توان در چشمان پرسشگرش هنگام التماس نوک انگشتان از گونه هایت دید.
حرکت ناشیانه لب بر روی لبانت که حاکی از اعتماد فراوانست در خالی کردن خود از هر گونه تکلف و غرور یا نشانی از بی تجربگی محض به لحاظ نخواستن!
استنشاق بوی بدنت که مانند آبشاری از بینی او به تمام وجودش سرازیر میشود. و این آبشار از پس سیراب کردن عطشش بر نمی آید و دوباره و دوباره تو را ....