می گریم و می خندم ، دیوانه چنین باید
می سوزم و می سازم، پروانه چنین باید
می کوبم و می رقصم، می نالم و می خوانم
در بزم جهان شور ِ ، مستانه چنین باید
من این همه شیدایی، دارم ز لب جامی
در دست تو ای ساقی، پیمانه چنین باید
خلقم ز پی افتادند، تا مست بگیرندم
در صحبت بی عقلان، فرزانه چنین باید
یکسو بردم عارف، یکسو کشدم عامی
بازیچه هر دستی، طفلانه چنین باید
موی تو و تسبیح ِ، شیخم به در از ره برد
یا دام چنان باید، یا دانه چنین باید
بر تربت من جانا، مستی کن و دست افشان
خندیدنِ بر دنیا ، رندانه چنین باید
بازم قشنگه که!!!!!!
سلام خوبی؟ وب زیبایی داری. به دفتر عشق هم بیا خوشحالم میکنی.. منتظرم. شاد باشی. یا حق
میخندد و می شورد معشوقه چنین باید
خوش فکرم و اندیشم بیفکر چنین باید