تفکرات سه بعدی

بریده هایی از درگیری های ذهنی خودم با خودم و جامعه + علایق + بقیه این چیزا

تفکرات سه بعدی

بریده هایی از درگیری های ذهنی خودم با خودم و جامعه + علایق + بقیه این چیزا

تناوب

خشونت، خشن، پول، قدرت، زندگی، زندگی، زندگی، من، عشق، فریاد، نفرت، اسلام، قرآن، خستگی، فریاد، نه، من، نمی تونم، تفاهم، تقدیر، پول، سیکل، سی پی یو، تنفر، سیستم عامل، درصد، کنکور، فوق لیسانس، پول، من، عشق، خشونت، شکنجه، سکس، تقوی، امام، ایران، صنم، ورق، فال، درد، کیبرد، هیچگاه، زوربا، کامنت، زندگی، سنگ قبر، وبلاگ، قمیشی، مانیتور، علی دشتی، دروغ، دروغ، بی سرزمین تر از باد، خودم، کاپتالیسم، زیبایی، رنگ، توهم، درد، توتم، شریعتی، صبا، شکار، دروغ، دختر عمو، ساسان، طراح نقشه ها، مغز متفکر، من، سی شارپ، کلاس، گیتار الکتریک، پول، امام خمینی، آب، برق،  نفت، دلار، طلا، بنزین، کارت هوشمند، بیمه، یارانه، من، حق من، حق من، بازم موبایلم قطع شد، تودیع، گیوتین، ساعت 12 نیمه شب = اکنت شبانه، ADSL، ایران، شکنجه، صنم، من، من، من، من، من، من، من، من، من، من، من، من، من، .......

---------------------------

از نوشتن نظراتی از قبیل:

   قشنگ بود، جذاب بود، به من هم سر بزن، وبلاگ قشنگی داری، و چیزایی که تو همه وبلاگ ها مینوسید..

جدا خوداری کنید در صورت مشاهده به شدت برخورد میگردد. از ما گفتن

 

سوز و ساز

می گریم و می خندم ، دیوانه چنین باید

می سوزم و می سازم، پروانه چنین باید

 

می کوبم و می رقصم، می نالم و می خوانم

در بزم جهان شور ِ ، مستانه چنین باید

 

من این همه شیدایی، دارم ز لب جامی

در دست تو ای ساقی، پیمانه چنین باید

 

خلقم ز پی افتادند، تا مست بگیرندم

در صحبت بی عقلان، فرزانه چنین باید

 

یکسو بردم عارف، یکسو کشدم عامی

بازیچه هر دستی، طفلانه  چنین باید

 

موی تو و تسبیح ِ، شیخم به در از ره برد

یا دام  چنان  باید، یا  دانه  چنین باید

 

بر تربت من جانا، مستی کن و دست افشان

خندیدنِ  بر  دنیا ،  رندانه  چنین  باید

                                       معینی کرمانشاهی

زندگی

زندگی یه جور جنگ و جدل همیشگی هست با خودمون و اطرافیانمون. و مثل هر جنگی یه دستاوردی داره! گاهی آدم بعد ازجنگ پیروز از میدون به در میاد و گاهی شکست میخوره. ولی هیچ وقت آدم دست خالی از این نبرد خارج نمیشه. حتی هنگامی هم که شکست میخوریم، دستاوردمون مشخصه و اون چیزی نیست جز تجربه.

حاصل من از زندگی همیشه تجربه بوده. ولی چند وقت پیش خدا یه هدیه بهم داد! نمیدونم که قدرش رو میدونم یا نه ولی خیلی سعی میکنم که اشتباهی نکنم. که خدا بخواد اون هدیه رو از من پس بگیره. از اون وقت به بعد معنی زندگیم عوض شده و دیگه جنگ و جنگ و جنگ نیست.

زندگی من خیلی کوتاه !

زندگی من همون لحظاتی هست که آنلاین میشم و با کسی که ارزشش رو داره چت میکنم. زندگی من فاصله بین  لحظاتی هست که تلفن زنگ میزنه تا من گوشی رو بر میدارم. زندگی من همون پنج دقیقه های ساعت دو نیمه شبی هست که همیشه بیشتر از پنج قیقه است و به زحمت میتونم کلمه خدا حافظ رو زبونم جاری کنم یا از زبونش بیرون بکشم.

تولدم مبارک

دیروز تولدم بود. چقدر همه تحویل گرفتند.

تولدم مبارک!!!

تصویر یک دوست

کسی میدونه این تصویر کیه؟ به نظر من که خیلی قشنگه

yani kieh?